|
مروری بر کتاب تازه منتشرشده «نگاهبان»
زندگی و امید در دل اسارت
فاطمه عارفنژاد: جنگ است دیگر؛ بیرحم و خشن. آدمی که اسلحه به دست پشت خاکریز مقابلت ایستاده، اسمش دشمن است. چشمهایش میگوید به خونت تشنه است. شهرهایت را ویرانشده میخواهد و برادرهایت را غرق خون. تا آخرین گلولهاش با تو و آرمانهایت میجنگد. بعد سکه سرنوشت چرخی میخورد و همین آدم اسیر میشود. میافتد دست تو و حالا... میخواهی با آن قیافه وحشتزده که طبق شنیدههایش از عالم و آدم، چشمانتظار سختترین شکنجهها و حتی اعدام است چهکار کنی؟ برای نظامیهای یک کشور، فارغ از متجاوز بودن و نبودن، اسارت در جنگ چطور معنا میشود؟ اسیر در لغتنامه تو یعنی چه؟
* اسارت داریم تا اسارت!
من درست پیش از دست گرفتن این کتاب، از قضای روزگار مشغول خواندن خاطرات یکی از اسرای ایرانی در کمپهای عراق بودم. پس وقتی «نگاهبان» را شروع کردم، صدای فریاد جوانها و نوجوانهای وطنم زیر شکنجه جانیهای بعثی هنوز توی گوشم بود. حالا میخواستم روی دیگر سکه اسارت را ببینم. دشمن متجاوز در خانه ما چه حال و روزی داشت؟ البته نخوانده میدانستم که اینجا و زیر دست عزیزان ارتشیمان از آن خبرهای دلخراش نبوده و اسیرهای عراقی آشولاش به کشورشان برنگشتهاند ولی اگر بپرسید دقیقا منتظر خواندن چه خاطراتی بودم، هیچ جوابی ندارم! توی اردوگاههای تهران، دماوند، سمنان و... چه خبر بوده؟ باید اعتراف کنم که ذهنم نسبت به اردوگاههای نگهداری اسرای عراقی و مزدوران کشورهای دیگر در ایران کاملا خالی بود و اینگونه شد که نخستینبار به این زاویه از دفاع مقدسمان سرک کشیدم. زیبا بود؛ زیبا و شوکهکننده.
* به رسم جوانمردی
پیش از خود کتاب، ماجرا با اسمش شروع میشود؛ نگاهبان؟ حالا چرا نگاهبان، و نه نگهبان؟ سوال پیش میآید دیگر. بعد از خواندن فقط چند صفحه و آشنا شدن با جنس خاطرهها، خیلی زود به رندی نویسنده در انتخاب عنوان پی میبرید و احتمالا ته دلتان تحسینش میکنید. نگهبان آدم را یاد زندان و زندانی میاندازد. یکجور خشکی و خشونت ناگفته ضمیمهاش است. اما نگاهبان کلمه لطیفی است. ذهن را از مناسبات پادگانی و مقررات نظامی دور میکند. انگار بیشتر بوی مراقبت دلسوزانه میدهد، بوی نگهداری از کسی و چیزی باارزش. همانطور که نویسنده جایی در مقدمه کوتاه کتابش نوشته است: «فهمیدم نگاه این نگاهبانان گاهی مثل پدر است که لقمه نانی میدهد، گاهی مادری است که دلداریاش میدهد و این روزهای دوری از خانواده و زندگیاش را کمی آسان میکند».
* سوژهیابی و شکار خاطره
«نگاهبان»50 خاطره از نیروهای نگهدارنده اسیران عراقی در ایران، به قلم نسرین ساداتیان است. پروژه با ابتکار و اعتماد جناب مرتضی سرهنگی، مدیر دفتر ادبیات مقاومت و پایداری، تعریف و به ایشان سپرده شده است. ساداتیان با همکاری اصغر عزیزی، عضو کمیسیون نگهداری از اسیران در دوران دفاع مقدس، تحقیق و پژوهش کار را پیش برده و طی یک سال مصاحبه در دفتر حوزه هنری، مواد خام کتابش را فراهم کرده است. از شستهرفته بودن خاطرات پیداست که مصاحبهگرها پیش از گفتوگو به آنچه میخواستهاند آگاه بودهاند و در نتیجه شکارهای خوبی نصیبشان شده است. داشتن نقشه راه، کار نویسنده را در قاببندی خاطرات و مرحله نگارش هم روی روال انداخته است.
* نثر خوب، پرداخت قاعدهمند
کتاب قلم نرم و شیرین و پرداخت داستانکوتاهواری دارد. با اینکه آشکارا دستی به سر و شکل خاطرات کشیده شده، خوشبختانه نویسنده حد نگه داشته و مخاطب احساس نمیکند که با شاخ و برگهای اضافی و حرفهای مندرآوردی مواجه است. هر کدام از این 50 خاطره، با زمان حال و زبانی صمیمی روایت میشوند. بیمقدمه مخاطب را پرت میکنند وسط ماجرا و بدون وقتکشی قصه را با ریتمی تند به سرانجام میرسانند. گاهی ضربههایی دارند که الحق خوب در جان متن نشستهاند و دل مخاطب را میلرزانند. بعضیهایشان نبض آدم را تند میکنند و بعضیهای دیگر، آنقدر لطیف و زلالند که قند توی دل همه آب میشود. از طرفی اگر منصفانه نگاه کنیم، میشود گفت که هیچکدام از خاطرهها اضافه نیستند و برای صفحهپرکنی به کتاب تحمیل نشدهاند. این گزینش خوب، اعتماد مخاطب را جلب میکند. هر چه پیش میروی، میبینی مطالب هنوز مثل شروع کتاب طراوت دارند و در نتیجه تا انتها با اشتیاق به دنبال راویها کشیده میشوی. 50 خاطره، از 50 راوی مختلف، در پازلی که دست آخر نمایی بهیادماندنی از عملکرد درخشان ارتش در میزبانی اسرای عراقی در حافظهها ثبت میکند. تنوع راویها -از پزشک و پرستار تا سرهنگ و سرباز و نیروی اطلاعاتی- به جذابیت کار و بالا بردن وزن پژوهشی اثر کمک زیادی کرده است.
اما بالاخره هر چه باشد، جمهوری اسلامی ایران در طول ۲۲ سال، در بیش از ۲۲ استان و ۳۰ اردوگاه از بیش از ۶۵ هزار اسیر نگهداری کرده است و فقط خدا میداند چه خاطرات بکری از آن روزها همچنان ناگفته باقی مانده است.
* ایران و عراق، لایمکن الفراق
نگاهبانهای ما نمیخواستند نگهبان زندان و کابوس هر شب اسرا باشند. آنها را به گواه خاطرات بیشمار و مستندات داخلی و خارجی، بیشتر میتوان دوست و برادر اسیران دید. آنها به قول خودشان میزبان میهمانان عراقی بودند. چشمهایشان به امر ولیشان بود و قرارشان اینکه طعم شیرین اسلام را به اسرا بچشانند. پس همگی، از فرمانده اردوگاه تا شورشیترین اسیر، هر روز با هم از یک نوع غذا میخوردند. نگهدارندهها دلنگران بهداشت و درمان فرزندان عراق بودند و با دردهایشان صادقانه درد میکشیدند. من در حین خواندن نگاهبان، ساعتها و روزها به اهمیت انتخابهای آن زمان برای نسلهای بعدی هر ۲ کشور فکر کردم. تصاویر پیادهروی اربعین و یکرنگی ایرانی و عراقی از جلوی چشمم کنار نمیرفت. خاطره سیزدهم دی ماه ۹۸ و خونشریکی قهرمانهایمان، حاجقاسم و ابومهدی، رهایم نمیکرد. ما امروز وارث بنایی هستیم که پدرها و برادرها، مادرها و خواهرهایمان آجر به آجرش را با پاکترین عقیدهها و محمدیترین مهربانیها بالا بردهاند. اگر حالا 30 سال بعد از روزهای سخت جنگ، همه جا میگوییم و مینویسیم «ایران و عراق، لایمکن الفراق» روی حساب محبتی است که از همان موقعها بینمان ریشه کرده و جوانه زده است. ای کاش قدرش را بدانیم.
***
گپ و گفتی با نویسنده کتاب «نگاهبان»
گفتن از جنگ و قصههایش که تمامی ندارد اما این بار کتاب «نگاهبان» به قلم نسرین ساداتیان از زاویهای که کمتر به آن پرداخته شده، سراغ این ماجرا رفته است. در این کتاب که توسط سوره مهر منتشر شده، 50 نفر از نیروهای نگهدارنده اسیران عراقی در ایران خاطراتشان را از آن روزها را گفتهاند.
روایتها در «نگاهبان» ساده، صمیمی و تاثیرگذار هستند. در واقع حال و هوای هر کدام از آنها با اینکه چندین سال قبل اتفاق افتادهاند به صورتی است که هر خوانندهای میتواند آن را لمس کند، چرا که این کتاب پر است از لحظههای عاطفی و انسانی که برای همه ما آشناست. راویان کتاب که در آن زمان جوانی خود را میگذراندند، هر چند با گذشت زمانی حدود ۲۰ سال، جزئیات را از یاد بردهاند اما این فراموشیها چیزی از جذابیت خاطرات نمیکاهد. یکی از دیدار خانوادههای عراقی در چمنهای پشت دیوارهای اردوگاه میگوید و از اشکهای بیامان مادران عراقی، دیگری از نقاش و مجسمهساز معروف عراقی روایت میکند که صحنهای از بمباران شهر حلبچه را در اردوگاه به تصویر کشیده است. نفر سوم از همدلی اسرای تواب عراقی میگوید که در هنگام فوت فرزندش مانند برادر کنارش بودند و در همه این روایتها، آنچه جاری است زندگی و امید است.
ساداتیان با اشاره به کمبودهایی که در پرداخت به اسرای عراقی و داستانهای مربوط به آنها وجود دارد، بیان کرد: از بخشی از جنگ هنوز آنطور که باید گفته نشده، مثلا ما آثار کمی درباره اسرای عراقی داریم. در این کتاب هم به پیشنهاد آقای سرهنگی سراغ کسانی رفتیم که در سمتهای مختلف در اردوگاه اسرای عراقی حضور داشتند. برخی فرمانده بودند و بعضی دیگر هم در بخش بهداشت و درمان، خدمات و... فعالیت میکردند؛ افرادی که هر کدام از آنها خاطرات زیادی از رویارویی با عراقیها و در اصل زندگی با آنها در یک اردوگاه دارند.
به گفته ساداتیان، راویان این مجموعه اکثرا بازنشسته شدهاند و حول و حوش 50 یا بیشتر از 60 سال سن دارند.
او با یادآوری فاصله زمانی بین روایتها و بیان آنها در امروز گفت: در حال حاضر سی و اندی سال از این تجربهها گذشته و در این مدت کسی هم سراغشان نرفته است. این اتفاق گاهی باعث میشد که راوی بیشتر از چند خط خاطره را نتواند به یاد بیاورد. در ادامه از آنجا که به واسطه صحبتهای مختلف و راهنماییهای آقای اصغر عزیزی (معاون کمیسیون اسرای عراقی در دوران دفاع مقدس) از این فضا تصاویری در ذهن داشتم، همان چند خط را پرورش میدادم و به روایتی به لحنی تازه تبدیلشان میکردم. به همین خاطر حسی را در روایتها میبینید که باعث شده در هر کدام رخدادی شبیه زندگی شکل بگیرد.
ساداتیان همچنین از سختیهای هماهنگ کردن و همراه شدن با این تعداد راوی که هر کدام ویژگیهای خودشان را داشتند، گفت و در آخر به عنوان یک پیشنهاد، روایتی از «شب اردوگاه» را تعریف کرد؛ قصهای که در آن یکی از فرماندهان اعظم با یک اسیر بیمار عراقی مبتلا به گال صمیمانه همراهی میکند.
ارسال به دوستان
حکومت بشار اسد در حال بازگشت به اتحادیه عرب و احیای کامل حاکمیت ارضی خود است
سوریه در مسیر ثبات
با فروکش کردن گرد و غبار اولیه آخرین نمایش اردوغانی در شمال سوریه، صحنه جدید شام عاری از اشغالگری بیگانگان رفتهرفته شکل میگیرد. این هفته، طی تحولاتی شتابان نهتنها زمینههای دخالت بیش از پیش نیروهای نظامی ترکیه و آمریکا و مزدوران مسلحشان در شمال و شرق سوریه در حال برچیده شدن است، بلکه به طور موازی دولت سوریه همزمان با مذاکراتی مهم برای یکپارچهسازی مجدد تمامیت ارضی خود پس از حدود یک دهه، به سرعت در حال بازگشت به اتحادیه عرب و ائتلافهای منطقهای و بینالمللی است.
بازگشت سوریه به اتحادیه عرب، بازگشتی ظفرمندانه متعاقب پیروزی در جنگ یک دههای ارتش و مردم این کشور با حمایت محور مقاومت در مقابل ارتشهای آمریکا و متحدان منطقهای و جهانیاش از ترکیه و سعودی گرفته تا اعضای اروپایی ناتو و اسرائیل و تروریستهای داعش و القاعده مورد حمایت همه آنها خواهد بود. در عین حال حتی چشمانداز چنین بازگشتی به منزله اجبار نظامیان اشغالگر آمریکا و ترکیه به خروج از شامات خواهد بود.
مجموعهای از روندهای همزمان، باعث رنگ باختن تهدیدات آنکارا برای حمله به شمال سوریه شده است. این در حالی است که رجب طیب اردوغان طی هفتههای گذشته مرتب بر طبل آغاز مجدد جنگ در ادلب و مناطق کردنشین سوریه کوبیده و علاوه بر اعزام نیروها و تجهیزات سنگین به ادلب، مدعی شده بود در دیدار با جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا در نشست «جی 20» در رم، چراغ سبز لازم در این زمینه را از فرمانده اصلی ناتو گرفته است.
با این حال درست زمانی که به نظر میرسید موعد چنین حملهای فرا رسیده، از یک سو عملیات نیروهای ترکیه و تروریستهای تحت حمایتش در شمال سوریه پشت سدی محکم متوقف شده و از سوی دیگر نمایندگان نیروهای کرد سوریه موسوم به «قسد» با ناامیدی از آمریکاییها برای در امان ماندن از چماق اردوغان، هیاتی را به مسکو فرستادهاند؛ تحولی که به منزله آغاز مذاکرات کردهای روژاوا برای بازگشت به چارچوب حاکمیت سوریه است. به گزارش روزنامه الوطن سوریه، با تلاشهای موازی دیپلماتیک و نظامی متحدان دمشق بویژه روسها، زمینه ادامه دخالتهای آمریکا و ترکیه در سوریه در حال کور شدن است. ۳ هفته پیش بود که روسها با فعال کردن پایگاه هوایی خود در کوبانی، بر فرضیه منطقه پرواز ممنوع در شمال سوریه خط بطلان کشیده و به انحصار آمریکا و ترکیه در این مورد خاتمه دادند. همزمان آنها با فعال کردن پلیس نظامی خود در مناطق کردنشین شروع به میانجیگری میان آنان کردند. این طرحهای روسیه به قانع کردن رهبران کرد سوری به منظور خارج کردن افراد خود از خطوط تماس مانند «تل تمر» در حومه شمالی حسکه و «عین عیسی» در حومه شمالی الرقه و احتمالا «منبج» و «عینالعرب» در حومه حلب منجر میشود و پلیس نظامی روسیه برای تثبیت آتشبس تا زمان رسیدن به شرایط پایدار مستقر میشود.
همزمان با تلاشهای میانجیگرانه پلیس نظامی روسیه برای فعال کردن تماس مستقیم میان ارتش سوریه و نیروهای «قسد» مورد حمایت آمریکا و پس از اینکه مسکو میزبان هیات وابسته به «جبهه صلح و آزادی» به ریاست «احمد الجربا» بود، هیاتی از «مسد» شاخه سیاسی «قسد» به ریاست «الهام احمد» دیروز برای رایزنی به مسکو رسید. مواضع کردها 4 سال قبل بویژه قبل از شروع عملیات ترکیه به گونهای بود که طی آن «عفرین» از کف آنها رفت، زیرا جدیت لازم را نداشتند و دچار دودستگی شدند و مذاکرات را به حال تعلیق درآوردند که نتیجه آن به زیانشان تمام شد.
رویکرد جدید اما نشان میدهد فرماندهان نیروهای «قسد» و شاخه سیاسی آنها یعنی «مسد»، با وجود همه کارشکنیهای آمریکاییها تمایل به گفتوگوی مستقیم و فراگیر با دمشق از طریق مسکو برای رسیدن به توافقی برای حل و فصل مناقشه در مناطق شرق سوریه دارند.
* اردوغان وحشتزده معتاد نمایشهای خارجی
روزنامه نیویورکتایمز در مقالهای به قلم «کارلوتا گال» مدیرمسؤول این روزنامه در استانبول در گزارشی نوشت رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه به دلیل احساس ضعف شدید در بحران داخلی، دست به کارهای نمایشی در سطح جهانی میزند و به این مساله اعتیاد پیدا کرده است.
این مقاله اشاره میکند که مقامات اسکاتلند در اجلاس آبوهوایی گلاسکو درخواست دولت ترکیه برای حضور یک کاروان امنیتی بزرگ در کنار اردوغان را رد کرده بودند و رئیسجمهور ترکیه که به دنبال نمایش قدرتی شبیه کاروان رئیسجمهور آمریکا بود دلسرد شده و از حضور در این اجلاس انصراف داد.
کارلوتا گال این نمایشهای خارجی را بخشی از نمایش اردوغان برای چهرهسازی از خود در انتخابات ۲۰۲۳ دانسته است.
به گفته سونور چاگابتای، مدیر میز ترکیه در اندیشکده واشنگتن، اردوغان نگران است قدرت را از دست بدهد. او میگوید: «اردوغان به مدت خیلی طولانی در قدرت است اما اکنون مشخص است که قدرتش را از دست داده و بسیار خسته است. او دیگر نمیتواند به رقابت ادامه دهد». نمود عینی نمایشهای خارجی اردوغان، ادعاهای اخیر او مبنی بر حمله مجدد به سوریه بود.
* مأموریت اماراتیها در دمشق
به دنبال ورود یک هیات عالیرتبه اماراتی به دمشق، برخی منابع عربی از احتمال حضور ولیعهد ابوظبی در این سفر علاوه بر وزیر خارجه این شیخنشین خبر دادند. تارنمای لبنانی النشره، گزارش داد هیات اماراتیای که دیروز وارد فرودگاه دمشق شد را احتمالا محمد بنزاید، ولیعهد ابوظبی و جانشین فرمانده کل نیروهای مسلح امارات ریاست میکند که چند سال است در غیاب برادرش در راس امور، عملا حاکم این شیخنشین جنوب خلیجفارس است. پیش از این شبکه یونیوز اعلام کرده بود «عبدالله بنزاید» وزیر خارجه امارات عالیترین مقام اماراتی است که از زمان آغاز جنگ نیابتی در شامات به سوریه سفر کرده است و روزنامه الوطن، چاپ دمشق نیز این خبر را تأیید کرد. شبکههای المنار لبنان، نزدیک به حزبالله و روسیا الیوم (بخش عربی آرتی) متعلق به روسیه، دیروز سفر ناگهانی وزیر خارجه امارات به سوریه از طریق قبرس در رأس هیاتی بزرگ را مخابره کردند اما اشارهای به این موضوع نکردند که چه مقامی در هواپیمای ویژه دولت امارات حضور داشته است.
خبرگزاری رسمی سوریه (سانا) و خبرگزاری رسمی امارات (وام) هنوز به این گزارشها واکنشی نشان ندادهاند.
پیش از آن، منابع نزدیک به امارات بدون اشاره به جزئیات این رویداد از یک خبر خوشحالکننده برای سوریه پرده برداشته بودند. امجد طه، رئیس منطقه مرکز تحقیقات خاورمیانه در انگلیس، توئیت زده بود که امارات رهبری دیپلماسی جدید عربی را بر عهده گرفته که به دنبال بازگرداندن عقلانیت به منطقه است و در همین رابطه شاهد سفرهای خوبی خواهیم بود. حال به نظر میرسد این حاکم فعلی امارات است که پس از نزدیک به یک دهه به دیدار بشار اسد، رئیسجمهور سوریه شتافته است. بر اساس این چشمانداز، مأموریت امارات بازگرداندن سوریه به اتحادیه عرب است. کشورهای اتحادیه عرب جز عراق، لبنان و الجزایر 10 سال پیش با آغاز جنگ تحمیلی علیه سوریه، عضویت دمشق را در اتحادیه عرب تعلیق و بعد از آن، لغو کردند.
با این حال امارات جزو نخستین شیخنشینها و پادشاهیهای عربی بود که در سالهای گذشته تلاش کرد روابط خود با سوریه را با بازگشایی سفارتش در دمشق به حالت عادی برگرداند. حدود ۳ هفته پیش بود که محمد بنزاید، ولیعهد همهکاره امارات در دومین تماس تلفنی طی 6 ماه با بشار اسد، خواستار توسعه روابط بین ۲ کشور شد.
عبدالله بنزاید، وزیر خارجه امارات نیز اخیرا در یک کنفرانس مطبوعاتی مشترک با سرگئی لاوروف، همتای روس خود در ابوظبی، مشخصا از بازگشت سوریه به آغوش عربها استقبال کرده بود.
* بازگشت سوریه به اتحادیه عرب از مسیر الجزیره
همزمان با سفر هیات عالیرتبه اماراتی به دمشق، اعلام میزبانی الجزیره از نشست آتی سران اتحادیه عرب، موضوع مطرح شدن پرونده بازگشت سوریه به مهمترین تشکیلات بینالمللی جهان عرب در اجلاس پایتخت الجزایر را کاملا محتمل کرده است.
تارنمای العین الاخباریه در گزارشی درباره این نشست نوشت: «اعلام میزبانی الجزایر از نشست آتی سران اتحادیه عرب از سوی عبدالمجید تبون، رئیسجمهوری این کشور که قرار است مارس ۲۰۲۲ برگزار شود، پرونده کرسی خالی سوریه در این اتحادیه را پس از ۱۰ سال باز میکند». بر اساس این گزارش، وضعیت سوریه از نوامبر ۲۰۱۱ که اتحادیه عرب تصمیم به اخراج این کشور به تحریک غرب به بهانه حمایت از آزادیخواهانی گرفت که بعدا مشخص شد تروریستهای تکفیری هستند، کاملا تغییر کرده و نظام قانونی جمهوری عربی سوریه به رهبری رئیسجمهور منتخب بشار اسد، شاید امروز یکی از باثباتترین نظامها در جهان عرب است.
تبون، رئیسجمهور الجزایر در یک مصاحبه تلویزیونی در زمستان 2020 خواستار بازگشت دمشق به اتحادیه عرب شده و گفته بود سوریه شایسته بازگشت به اتحادیه عرب است، چراکه به اصول این اتحادیه وفادار و یکی از قدیمیترین کشورهای عربی است.
به نظر میرسد تلاشهای الجزایر با حمایتهای روسیه، ایران، عراق، لبنان، اردن و اخیرا مصر، قطر و امارات برای بازگرداندن سوریه به اتحادیه عرب، در سیوپنجمین اجلاس سران کشورهای عربی در الجزیره نتیجه دهد. این در حالی است که حکومت الجزایر در اوج اقتدار خود قرار دارد تا جایی که دست به تحریم فرانسه، استعمارگر قدیمی زده است. احمد ابوالغیط، دبیرکل اتحادیه عرب که دستنشانده سعودیهاست حال در ضعیفترین موقعیت خود در سالهای گذشته قرار دارد. او اواخر ماه گذشته در گفتوگو با شبکه مصری «صدی البلد» از بعضی کشورهای عربی که خواستار بهبود روابط با سوریه هستند نام برده اما اشاره کرده بود هیچ درخواست رسمی یا غیررسمی در این باره برای شروع مراحل بازگشت دمشق به اتحادیه دریافت نشده است.
البته او تلویحا درباره سازوکار بازگشت سوریه شامل تصویب پیشنویس قطعنامهای توسط شورای وزارتی اتحادیه عرب و مطرح شدن آن در اجلاس سران برای تصویب حمایت کرده بود. به گفته دبیرکل اتحادیه عرب، در صورت حضور نماینده دولت سوریه در نشست الجزیره امکان شکلگیری یک توافق عربی وجود خواهد داشت.
ارسال به دوستان
حمایت تمام قد علی دایی از ستاره گلزن تیم ملی
طارمی از فوتبال ایران دفاع کرد
امیرحسین اعظمی: علی دایی در تازهترین صحبتهایش، از سرمربی تیم ملی به خاطر برخورد با طارمی انتقاد کرد. در ماجرای به وجود آمده بین مهدی طارمی و دراگان اسکوچیچ، عدهای طرف سرمربی تیم ملی را گرفته و گفتهاند تصمیم او درباره حذف مهاجم پورتو درست بوده و عده دیگری هم حق را به طارمی دادهاند که به صحبتهای اسکوچیچ درباره ضعف بازیکنان ایرانی در تاکتیکپذیر بودن واکنش نشان داده است. از دید برخی منتقدان سرمربی تیم ملی، اسکوچیچ در حالی چنین انتقادی از بازیکنان ایرانی کرده که با همین نفرات موفق شده نتایج بسیار خوبی بگیرد و به همین دلیل بهتر بود چنین مسالهای را بیان نمیکرد. در چنین شرایطی، علی دایی در گفتوگویی از مهدی طارمی، دفاع و از اسکوچیچ انتقاد کرده است. دایی گفته است: مطمئنا اگر بازیکنانی مثل مهدی طارمی نبودند، موفقیتهایی که اسکوچیچ اخیرا به دست آورده است، اتفاق نمیافتاد. شما باید این را حساب کنید که طارمی در بازیهایی که تیم ملی در مرحله قبل و همین مرحله انجام داد، چند گل زده و چند پاس گل داده است. باید ارزش بازیکنان بزرگ تیم ملی را بدانیم و این مسائلی که به وجود آمده است به هیچ عنوان قابل قبول نیست. طارمی حق داشت در این باره صحبت کند.
دایی با این مقدمه سراغ انتقاد از اسکوچیچ رفته است: اسکوچیچ بدون شک در دنیای فوتبال مربی بزرگی نیست که بخواهد از تاکتیکناپذیری یا تاکتیکپذیری بازیکنان ایرانی صحبت کند. به اعتقاد من نخستین اشتباه را سرمربی تیم ملی انجام داد که درباره بازیکنان ایرانی صحبت کرد. بدون شک اسکوچیچ نباید یادش برود در ایران در کجاها و در کدام تیمها مربیگری کرده و با چه کارنامهای به تیم ملی رسیده است. دایی برای نشان دادن تاکتیکپذیری بازیکنان ایرانی، به حضور آنها در باشگاههای اروپایی اشاره کرد: در حال حاضر بازیکنان زیادی از ایران در اروپا فوتبال بازی میکنند. اگر آنها تاکتیکناپذیر یا فوتبالیستهای خوبی نبودند، به هیچ عنوان تیمهای اروپایی آنها را جذب نمیکردند. صحبتی که طارمی انجام داد برای دفاع از فوتبال ایران بود و اعتقاد من این است این مسائل باید هر چه زودتر برطرف شود. ما بازیهای سختی برابر لبنان، سوریه و دیگر حریفان داریم و نمیدانم آقایان چه فکری کردهاند که چنین تصمیمی گرفتهاند. لبنان تیم دست و پا بستهای نیست و اگر ما را شکست دهد به فاصله ۲ امتیازی ایران میرسد. الان زمان گرفتن چنین تصمیمی نبود. دایی در بخش دیگری از صحبتهایش، اسکوچیچ را با کیروش مقایسه کرده و با این قیاس، دوباره از سرمربی تیم ملی انتقاد کرده است: اسکوچیچ در اندازهای نیست که بخواهد درباره تاکتیکناپذیری بازیکنان ایرانی صحبت کند. اگر کارلوس کیروش یا یک مربی بزرگ و کارنامهداری چنین صحبتهایی را انجام میداد، شاید میگفتیم آنها چیزهایی دیدهاند و در این مورد نظر دادهاند ولی آقای اسکوچیچ! شمایی که در تیم مطرحی مربیگری نکردهاید، نباید چنین حرفهایی را بزنید تا در این موقعیت حساس شرایط تیم ملی با مسائل چالشبرانگیز مواجه شود. اگر هم بازیکن ایراد دارد مربی باید با بچههای تیمش کار کند نه اینکه بخواهد مسائلی را عنوان کند که تیم وارد حاشیه شود. همین بازیکنان ایرانی بودند که سرمربی تیم ملی را در چنین موقعیتی قرار دادند و فکر میکنم حرفهایی که اسکوچیچ زد از روی بیتجربگی بود.
ارسال به دوستان
نگاهی به دفتر شعر «رجعت سرخ ستاره» اثر علی معلمدامغانی
معاصر و کلاسیک منحصربهفرد
وارش گیلانی: درباره شعر علی معلمدامغانی سخن گفتن کار آسانی نیست، زیرا شعر او از یک طرف بشدت وابسته به ادبیات کهن است و از سوی دیگر متصل به تازه شدنهایی برآمده از سبک و زبان منحصربهفرد علی معلمدامغانی. چرا که ما بعد از انقلاب ادبی نیما یوشیج، شاعران را به ۲ دسته نوگرا و میانهرو تقسیم کردیم و جز این هم نبودند. یک گروه به شاعران نوگرا، آوانگارد، مدرن و امروزی مشهور بودند؛ مثل خود نیما یوشیج، شاملو، اخوان ثالث، فروغ، سپهری، آتشی و... که نگاه و زبانشان پیش از این در تاریخ ادبیات ایران تجربه نشده بود و آنان در اوج اشعار خود بر پایههای تجربیات شخصی و راهنمایی نیما و برخورداری از پشتوانه شعر و ادبیات قدیم و استفاده غیرمستقیم از آن و... به شاعران امروزی و پیروان اصیل نیما و شاعران شعر امروز مشهور شدند و...، یک گروه دیگر هم شاعران میانهرو بودند که مشهور بودند به شاعران میانه یا نئوکلاسیک که نوگراییشان در حد ایجاد تعابیر تازه بود و حرکت روی ریل زبانی که یک سرش به شعر کلاسیک ختم میشد و سر دیگرش به زبان امروز؛ شاعرانی که سخت در بند همان مضامین شعر دیروز بودند و کلیگوییهای آن. اگرچه بسیاری از مضامین همیشگی و جاودانهاند و کلیگویی نیز بخشی از شعر دیروز است و جزئی از ذات آن؛ چنانکه نظم هم جزئی از این ذات است. در صورتی که جزئینگری و جزئیگرایی جزئی از ذات شعر امروز است و شعر امروز به نوعی با آن تعریف میشود؛ کارکردی که سبب کشفهای زبانی شده و فضاهای تازهای در شعر امروزی ایجاد میکند. ضمن اینکه میانهرو بودن و ملقب به شاعر میانه و نئوکلاسیک بودن به معنای نازلتر بودن نیست، زیرا هر شاعری در هر جایی که ایستاده باشد، میتواند درجه یک باشد. مشهورترین شاعران میانه، مشیری، ابتهاج، کسرایی، توللی و نادرپور هستند. بعد از اینان، غزلسرایان نوگرا نیز سر برآوردند که مثل شاعران میانه نیمنگاهی به شیوه نیما داشتند و شباهتهای بسیاری به شاعران میانه.
انقلاب اسلامی که پیروز شد، شعر کلاسیک نیز روح تازه و جان دیگری گرفت و در کنار غزل نو که از پیش از انقلاب نیز رواج داشت و شاعران بزرگی همچون سیمین بهبهانی و منزوی را در خود پرورانده بود، زمینه نو شدن برای رباعی نو و مثنوی نو و حتی قالبهای دیگر نیز تا حدی فراهم آمد. در این زمان احمد عزیزی در مثنوی نسبت به علی معلم، زبان و تخیلش به محاوره نزدیکتر اما از آن رنگینتر و نوتر است؛ درست بر خلاف شعر علی معلمدامغانی که فخامت و فصاحت را در نرمی کلام نمیپسندد؛ در حالی که حماسی بودن مثنوی را دوستتر میداشت؛ مثنویهایی درآمیخته با زبان کهن، همراه با تعابیر نو و تازه منحصربهفرد:
«به ریگزار عدم دلشکسته میراندیم
شب وجود بر اسبان خسته میراندیم»
مثنویهایی که تکرار ابیات در آن، آن را از قالب صرف مثنوی دور میکرد؛ خاصه وقتی قصههایش حماسی میشد و قافیههایش تازه و عجیب و گاه برگرفته از کلمات منسوخ شده به همراه ردیفهای 3-2 کلمهای که گاه نیمی از مصراع را نیز در برمیگرفت؛ نیمی از مصراعهایی را که خود نیز اغلب بلند بودند و گاه دارای ارکان غیرمرسوم و غیرمعمول:
«به شهوت شب محتوم چون فروگیرد
شبی که بستر از آب، از ستاره شو گیرد
شبی نشسته سپید و شبی ستاده سیاه
شبی به حادثه افزونتر از هزاران ماه
...
قسم به عصر که پیوسته پوی آوارهست
که بر بساط زمین آدمی زیانکارهست
چو شعله در جسد موم، مات خواهشهاست
چو موم در سفر شعله محو کاهشهاست
...
به شهوت شب محتوم...
ز هفت پرده شب ناگهان هجوم آریم
امیر زنگ ببندیم و باج روم آریم
قسم به عصر که پیوسته...»
ردیفهای بلند و قافیههای تازه از ۳ نوع تازه و کمتر به کار گرفته شده و نیز حتی از کلمات منسوخ شده:
«بُراق حادثه زین کن عروج باید کرد
طلوع صبح دگر را خروج باید کرد»
به ردیفها و قافیههای ۴ بیت بعد از بیت اول ذیل توجه کنید و البته به زبان حماسیاش که پیش از آن دربارهاش سخن گفتیم:
«هلا ز پشت یلان هر چه هست اینهاییم
اگر گسسته اگر جمع، آخر اینهاییم
گلی به دست بهاران نمانده غیر از ما
کسی ز پشت سواران نمانده غیر از ما
در اضطراب زمین کاملان سفر کردند
بر آب حادثه دریادلان سفر کردند
قران شمس و قمر را قرینهها رفتند
به بوی باد موافق سفینهها رفتند
در ازدحام شب فتنه بانگ مردی نیست
به دست راه ز گردان رفته گردی نیست»
از یک مثنوی علی معلم هم میتوان همه مثالهایی را که برای مباحث بالا لازم داشتیم پیدا کرد؛ حتی میتوان ابیات امروزی و مدرن را نیز از نمونه مثالهای بالا انتخاب کرد؛ ابیاتی نظیر 5 بیت آخر یا این ابیات در شعری دیگر:
«در هیاهوی شب این بانگ رها از کیست
حنجره حنجره ماست، صدا از کیست»
«باور کنیم رجعت سرخ ستاره را
میعاد دستبرد شگفتی دوباره را»
«گزین شدند و سوار گزیده را کشتند
سیه بپوش برادر! سپیده را کشتند»
گاه ابیات شعر علی معلم بلند نیست و حتی کوتاه است؛ کوتاهی ابیاتی که تاثیر چندانی در عوض شدن شیوه و شگرد کاری معلم نمیگذارد و ویژگیهای مرسوم و معمولش را در شعر نادیده نمیگیرد؛ هر چند تغییرات اندکی در اینگونه کارها محسوس است:
«دشت تب، باغ گل، شهر افسون
کوچههای مهآلود افیون
کوچهها کوچههای غریبی
کوچه خاکی خودفریبی»
همه شعر علی معلم این نیست و نبوده است؛ او را باید در شعرهایش جستوجو کرد؛ در زیر و بم و ریزهکاریهایی که شعر او را میسازند و ما تنها در این باره تنها در دفتر شعر «رجعت سرخ ستاره» غور میکنیم، آن هم در حد معمول و مرسوم. بنابراین شکی نیست که با این کار، تنها میتوانیم بخش کوچکی از ویژگیهای شعری علی معلم را نشان دهیم.
علی معلم در شعر معاصر یک چهره نیست، بلکه چند چهره برجسته است؛ از یک سو، ۲ چهره از شعر دیروز و امروز است که آن را در شعرهای خود توأمان پیش میبرد. این پیشبرد طبعا اغلب شعرها را در کل و نیز اغلب ابیات را در جزء به شعری میانه (شعری بین شعر دیروز و شعر امروز، چنان که شاعران میانه و نئوکلاسیک در آن راه رفتند) تبدیل خواهد کرد؛ در صورتی که شعر معلم تن به این تقدیر نمیدهد و به واسطه نوع زبان و بیانش که منجر به محتوایی دیگر میشود، از این چنبره میجهد و میشود علی معلمدامغانی که شعرش در کل شبیه کسی نیست؛ حتی در آنجا که در ۳ بیت اول یک شعر، در ۲ بیتش مدرن باشد و در بیت سوم سنتی و کلاسیک:
«باور کنیم رجعت سرخ ستاره را
میعاد دستبرد شگفتی دوباره را
باور کنیم رویش سبز جوانه را
ابهام مردخیز غبار کرانه را
باور کنیم مُلکِ خدا را که سَرمَد است
باور کنیم سکه به نام محمد است»
و گاه شبیه شعر دیروز در ابیاتی از مثنویهای بلندش:
«مگو مگو، که جلودار میرود بیما
سبک عنان و سبکبار میرود بیما»
و گاه شبیه شعر دیروز در ابیاتی از مثنویهای بلندش، با ابیاتی سست و ضعیف که این در شعر معلم شاید از عجایب باشد اما در هر حال یک واقعیت هم است که هر شاعری زبان دیروز را برگزید، به ناچار و از سر ناگزیری به دام همان محتوایی میافتد که از آن شکل گرفته است؛ علی معلم هم از دیگر شاعران استثنا نیست که گاه به دام چنین ابیاتی میافتد:
«تو عاشقی تو رهایی تو نیک بیباکی
سفر به خیر برادر! برو که چالاکی»
اگر در بسیاری از فضاهای کلاسیک هم از این سستی و ضعف میرهد، از آن رو است که فصاحت و بلاغت و شیوایی و موسیقی کلامش در زبانی منحصربهفردش، مخاطب را درمیرباید؛ زبان منحصربهفردی که زمان میشناسد (اگر نه در کل ابیاتی شبیه اشعار دیروز در اشعارش یافت نمیشد) اما نه آنچنان که شعرش را از تازه شدن و نو شدن باز دارد:
«اینجا خوش است ضجه زنجیریان هنوز
مردمکُش است دشنه تقدیریان هنوز»
و گاه شبیه شعر دیروز که به شکلهای مختلف در بالا از آن مثال آوردیم.
علی معلم غزلسرا هم هست، چرا که غزلهایش دستکمی از بسیاری از غزلسرایان خوب معاصر و روزگار ما ندارد اما علی معلم غزلسرا نیست، چرا که غزلهایش قابلیت و قدرت برابری با مثنویهایش را ندارد. یعنی معلم مثنوییسرا جایگاهی که در شعر امروز دارد، حتی یکچهارم آن جایگاه را در کنار غزلهایش ندارد. ضمن اینکه تقریبا زبان نیمی از غزلهایش شبیه زبان مثنویهای او است و در کل شبیه آن و طبعا تنها در نوع قافیهپردازی است که با آن متفاوت است:
«تا عیش کهنه حامله طفل محنت است
شکی که جرم حوصله گردد حقیقت است
ما را ز کفرکیشی خود شرم و عار نیست
عصیان صدق اهل نظر عین طاعت است»
یا:
«به حشر، بیکفنی عذر دردمندان نیست
بِدَر که سینه عریان کم از گریبان نیست
به سیر بادیه مجنون به لاله گفت شبی
کدام داغ که در خیل سینهچاکان نیست»
آنجا هم که غزلیاتش به غزل میماند، از سر خیر بلندی و تندی و غلظت قافیهها و ردیف است که در هر بیت تکرار شده و هر بار با قاطعیت یادآوری میکند که «من غزلم نه مثنوی». از این رو، زبانش در غزل نیز به موازات همین امر، بین غزل رهی معیری و شهریار استوار میماند:
«از دل به داغ هجر تمنا نرفته است
رفتی و یادت از دل شیدا نرفته است
ارزد خیال روی تو در چشم من مگر
این طفل نازدیده به دریا نرفته است».
ارسال به دوستان
پیشبینی سازمان هواشناسی از ادامه بارشها در دهه سوم آبان
آخر هفته با برف و باران
میزان بارشها از ابتدای سال آبی جدید 6/12 میلیمتر بوده است؛ میزان بارشها در مدت مشابه سال گذشته 8/4 میلیمتر بود
اسدالله خسروی: رشد 8/7 میلیمتری بارشها در نیمه نخست ماه جاری نسبت به زمان مشابه در سال گذشته به همراه مواجهه کشور با یک دوره بارشی مطلوب تا پایان آبانماه جاری بیانگر افزایش میزان بارندگی و امید به روزهای خوب در شروع سال آبی جدید است. به گزارش «وطنامروز»، اگر چه زمین به دلیل تغییرات اقلیمی آب و هوا و کاهش نزولات جوی در سالهای گذشته همچنان تشنه است اما وقوع بارندگیهای مستمر و فراوان اخیر در خیلی از استانهای کشور که بعضا منجر به آبگرفتگی معابر، جاری شدن سیلاب و تخریب زیرساختهای برخی شهرها در چند روز گذشته شد، نشان میدهد در صورت ادامه بارشها میتوان امیدوار بود مشکل کمآبی در کشور بتدریج حل شود. در همین ارتباط رئیس مرکز ملی پیشبینی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی اعلام کرده است از ابتدای سال آبی جدید تا پایان 14 آبان میزان بارشها در کشور 6/12 دهم میلیمتر بوده است که در مقایسه با سال گذشته با بارش 8/4 دهم میلیمتری که اتفاق افتاده 8/7 دهم میلیمتر رشد نشان میدهد. از طرفی با توجه به آغاز یک دوره بارشی که از سوی سازمان هواشناسی پیشبینی شده و قرار است از دهه سوم آبان در کشور اتفاق بیفتد، میتوان گفت بارشها همچنان به نسبت بارش آبانماه سال گذشته افزایشی خواهد بود. طبق پیشبینی سازمان هواشناسی برای دهه سوم آبان علاوه بر بارش باران، بارشها را به شکل برف به صورت گسترده در شمال غرب و نیمه غربی و نوار شمالی کشور شاهد خواهیم بود که دلیل آن نیز نفوذ قدرتمند سرما به کشور است. استارت این دوره مرطوب بارشی از روز پنجشنبه خواهد خورد و تا پایان آبانماه با نفوذ چند سامانه بارشی ادامه خواهد داشت.
* ادامه بارشهای پراکنده در جنوب کشور
بارش باران همچنان برای خیلی از استانهای کشور در روزهای آینده پیشبینی میشود، طوری که رئیس مرکز ملی پیشبینی و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوا، از بارشهای پراکنده در جنوب کشور خبر داد. صادق ضیاییان افزود: بر اساس تحلیل آخرین نقشههای پیشیابی از چهارشنبه (امروز) در کرمان، جنوب و شرق فارس، جنوب بوشهر، هرمزگان، جزایر واقع در شرق خلیجفارس و تنگه هرمز، جنوب خراسان جنوبی و شمال سیستانوبلوچستان بارشهای پراکنده رخ میدهد و در سایر مناطق کشور جوی آرام و پایدار انتظار میرود. وی در ادامه گفت: در این روز بتدریج با گذر موج تراز میانی از نوار شمالی کشور در بعدازظهر در شمال آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی، اردبیل، گیلان و غرب مازندران بارش باران آغاز میشود. رئیس مرکز ملی پیشبینی و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوا اضافه کرد: پنجشنبه (۲۰ آبانماه) گستره بارش شمال غرب، غرب و دامنههای جنوبی البرز واقع در استانهای قزوین، البرز و تهران و غرب استان مرکزی را در بر خواهد گرفت و دریای خزر مواج پیشبینی میشود. به گفته ضیاییان، جمعه (۲۱ آبان ماه) بارش در شمال غرب کاهش مییابد و به مناطقی از خوزستان، چهارمحالوبختیاری، سمنان و خراسان شمالی گسترش مییابد. شنبه (۲۲ آبانماه) بتدریج با گذر شرقسوی موج فقط در خراسان شمالی و شمال خراسان رضوی بارش پراکنده رخ میدهد. وی همچنین تاکید کرد: ۱۹ آبانماه (امروز) در مناطق صنعتی و پرجمعیت بویژه در استانهای تهران، البرز، مرکزی، آذربایجان شرقی و خراسان رضوی افزایش غلظت آلایندهها و کاهش کیفیت هوا انتظار میرود. رئیس مرکز ملی پیشبینی و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوا درباره وضعیت جوی تهران اظهار کرد: آسمان تهران چهارشنبه (۱۹ آبانماه) صاف و غبار محلی و در بعداز ظهر وزش باد و اوایل شب نیمهابری با حداقل دمای ۶ و حداکثر دمای ۱۵ درجه سانتیگراد و طی پنجشنبه (۲۰ آبانماه) نیمهابری و وزش باد بتدریج ابری و بارش باران با حداقل دمای ۷ و حداکثر دمای ۱۵ درجه سانتیگراد پیشبینی میشود.
* تأمین 50 درصد منابع آبی در مناطق زاگرس
وضعیت بارندگیها در آبانماه جاری نسبت به سال گذشته بهتر گزارش میشود. هژیر کیانی، کارشناس کشاورزی و آبخیزداری در گفتوگو با «وطنامروز» میگوید: هر چند میزان بارندگیهای ماه جاری در مقابل بارشهای سال گذشته قابل مقایسه نیست اما باید گفت بارندگیهایی که اتفاق میافتد چنانچه در راستای حفظ منابع آبی بدرستی مدیریت شود، میتواند به بهبود ذخایر آبی، رونق پوشش گیاهی و نجات زمین، مراتع و جنگلها و در نهایت رفع نیاز منابع آبی کشاورزان منجر شود.
وی افزود: بارشهای خوبی که طی یکی، دو هفته اخیر در کشور اتفاق افتاده است، بخش عمده آن به دلیل عدم سازههای کوچک آبخیزداری متاسفانه به جای تزریق درون زمین، تبدیل به سیلاب و از بین بردن خاک شده است که اگر اقدامات خاصی در راستای توسعه سازههای آبخیزدارای در سطوح شیبدار انجام شود شاهد هدر رفت منابع آبی ناشی از بارندگیها نخواهیم بود. این کارشناس کشاورزی با بیان اینکه 50 درصد منابع آبی کشور توسط مناطق زاگرس تامین میشود، گفت: کمتوجهی به زیرساختها و مدیریت منابع آبی که در سالهای گذشته اتفاق افتاده است موجب شده اکنون شاهد از بین رفتن پوشش گیاهی و حجم تولید آب ناشی از نزولات جوی باشیم، در چنین شرایطی دولت و حاکمیت برای حفظ پویشگاه زاگرس که نیمی از منابع آبی کشور را تامین میکند باید نسبت به این مهم توجه ویژه کنند که این موضوع مهم نیازمند یک برنامه ملی نجات بخش محیطزیست منطقه زاگرس است. کیانی اظهار داشت: منابع مالی که برای تخصیص اعتبار حفظ محیطزیست و محافظت از آب و خاک در نظر گرفته میشد بسیار ناکافی است و اگر بخشی از منابع کلانی که در اختیار وزارت نیرو برای سدسازی قرار میگیرد به آبخیزداری اختصاص یابد نه فقط ذخایر آبی کشور غنی خواهد شد، بلکه پوشش گیاهی انبوه و خاک نیز مقاوم خواهد شد، از طرفی منابع آبی نیز برای کشاورزان تامین میشود. این کارشناس کشاورزی به اجرای طرح مدیریت یکپارچه حوزه آبخیز در 6 استان زاگرسنشین اشاره کرد و افزود: چنین طرحی اکنون به صورت پایلوت در حال انجام است اما این طرح برای توسعه بیشتر به سایر استانها نیازمند تبدیل به یک سند راهبردی است تا با اجرای آن علاوه بر گسترش حوزهای آبخیزداری و حفاظت از آب و خاک در کشور، اقدامات خاصی در بخش ذخایر منابع آبی صورت گیرد.
***
ورود جهادگرانه سپاه به مناطق سیلزده بهنمیر مازندران
در پی وقوع بارندگیهای اخیر 20 گروه جهادی در قالب ۲ قرارگاه جهادی با حضور بیش از ۱۵۰ جهادگر بسیجی به سیلزدگان شهرستان بهنمیر امدادرسانی کردند. مصطفی بازوند، فرمانده سپاه ناحیه بابلسر در گفتوگو با تسنیم، با اشاره به اینکه عدم تشکیل سیلبند و همچنین عدم لایروبی مناسب در بخش بهنمیر باعث گرفتاری و مشکلات آبگرفتگی و همچنین به وجود آمدن خساراتی برای مردم این بخش شده است، اظهار داشت: با توجه به بارندگیهای شدید و مداوم در روزهای گذشته مطلع شدیم بخشی از شهر و توابع و مناطق روستایی بهنمیر دچار سیل و آبگرفتگی شده است که بلافاصله سپاه و بسیج شهرستان همراه با بخش خدمات شهرداری بهنمیر و دهیاری و شوراهای محل وارد عمل شدند. وی با بیان اینکه 150 جهادگر بسیجی در قالب 20 گروه جهادی وارد عمل شدند، گفت: تخلیه برخی منازل، تشکیل سیلبند در جلوی منازل، لایروبی و تمیز کردن منازل و توزیع سبد کالا میان برخی خانوادههای آسیبدیده توسط گروههای جهادی، از جمله اقدامات سپاه و گروههای جهادی بسیج شهرستان بابلسر در روزهای اخیر بوده است. بازوند با بیان اینکه به 50 واحد مسکونی و تجاری شهری و 35 واحدهای مسکونی روستایی و در مجموع 85 واحد در بخش بهنمیر در این رابطه توسط بسیجیان امدادرسانی شد، افزود: 10دستگاه خودرو، 5 منزل مسکونی به همراه 140هکتار مزارع اعم از مرکبات، توت فرنگی و کشت دوباره برنج، کاملا به زیرآب رفته است. وی تصریح کرد: با حضور بموقع جهادگران و بسیجیان، بخش قابل توجهی از این مشکلات برطرف شده و تعمیر منازل مسکونی آسیبدیده سیلزدگان نیز در دستور کار قرار گرفته است.
ارسال به دوستان
بر اساس آخرین گزارش مرکز آمار، تورم کالاهای مشمول دلار 4200 تومانی از تورم عمومی سبقت گرفته است
دلارهای ناکام در مبارزه با گرانی
گروه اقتصادی: در بازه زمانی شهریور سال گذشته تا شهریور سال جاری تورم کالاهایی که ارز ترجیحی به آنها تعلق گرفته نسبت به کالاهایی که از این یارانه پنهان بیبهره بودند و تورم عمومی، بالاتر بود.
به گزارش «وطنامروز»، حرف و حدیثها درباره اصلاح یارانه پنهان کالاهای اساسی با پایان میزان اعتبار ارز ترجیحی سال جاری شروع شده است. حال مدافعان و مخالفان دلار 4200 تومانی به تکاپو افتاده و دلایل خود را برای باقی ماندن یا اصلاح آن بیان میکنند.
در یک جبهه، برخی کارشناسان بر این باورند که اصلاح این ارز میتواند با وجود هر گونه سیاست حمایتی جایگزین باعث شوک تورمی و به دنبال آن تورم انتظاری شود، حتی احتمال اعتراضات گسترده به این تصمیم را پیشبینی میکنند.
از سوی دیگر کارشناسان دیگری بر این باورند که تداوم ارز ترجیحی، مساوی با تداوم و تعمیق رانت و فشار مضاعف بر کشور است و پیشنهاد میکنند این یارانه پنهان تبدیل به یارانه آشکار نقدی شود.
* رشد قیمتی بیشتر از تورم عمومی
بررسیها نشان میدهد تورم اقلامی که به آنها ارز ترجیحی یا دلار 4200 تومانی تعلق گرفته است به مراتب بیشتر از تورم عمومی بوده است.
طبق گزارش مرکز آمار، در شهریور سال جاری نسبت به ماه مشابه سال قبل، تورم عمومی 8/45 درصد بوده است اما تورم اقلامی مانند گوشت گوسفندی، روغن مایع، مرغ ماشینی به ترتیب 3/46، 1/78 و 63 درصد بوده است.
اغلب مدافعان تداوم ارز ترجیحی بر این باورند رشد قیمت کالاهای وابسته به این ارز ناشی از افزایش قیمت دیگر متغیرهای تولید مانند کارگر، زمین و مواد اولیه غیرمرتبط با ارز ترجیحی است. با فرض اینکه تمام موارد بیان شده تاثیری به اندازه تورم عمومی بر کالاهای مشمول ارز ترجیحی بگذارد، خلق تورمهای بیش از 60 درصد در اقلامی مانند مرغ ماشینی و روغن مایع حاکی از آن است که تورم این کالاها به مراتب بالاتر از تورم است.
این یعنی نه تنها اقلامی که به صورت غیرمستقیم با ارز ترجیحی در ارتباط هستند از ماراتن تورم و افزایش قیمت عقب نیفتادهاند، بلکه پرچمدار تورم در کشور هم هستند. به عبارت دیگر ارز ترجیحی در چهارمین سالگرد خود تبدیل به ضد هدف اولیه خود شده است.
* مرغ، نماد شکست ارز ترجیحی
از سوی دیگر مرکز آمار اخیرا گزارشی تخصصی در زمینه افزایش قیمت مرغ و اقلام مرتبط با آن منتشر کرده است که بررسی آن هم گویای شکست ارز ترجیحی است.
در این گزارش آمده است قیمت جوجه یکروزه در بازه زمانی تابستان سال گذشته تا تابستان سال جاری 148 درصد تورم داشته است. همچنین مرغ گوشتی، تخممرغ و تخممرغ نطفهدار به ترتیب 9/53، 65 و 107 درصد افزایش قیمت داشتهاند.
* اصلاحی در پیش است؟
سیگنالهای دولتمردان نشان از آن دارد که بیش از هر زمان دیگری ارز ترجیحی به پایان خود نزدیک شده و بزودی شاهد اصلاح آن خواهیم بود.
پیشتر حجتالاسلام والمسلمین سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور در گفتوگوی تلویزیونی در پاسخ به این سوال که با توجه به ایجاد اجماع نظر تقریبی در کشور نسبت به ضرورت حذف ارز ترجیحی، آیا دولت ارز ۴۲۰۰ تومانی را حذف میکند، گفت: «در این باره جلسات و گفتوگوهای متعددی در ستاد اقتصادی دولت و با اقتصاددانان خارج از دولت داشتهایم. همه واقف هستند که این منابع تاکنون به جای اینکه به سفره مردم برود، به دست چند دلال رسیده است».
حجتالاسلام رئیسی گفت: «همه قبول دارند که باید این رویه را اصلاح کنیم، به نحوی که این پول وارد سفره مردم شود. این کار ضرورت دارد اما حتما این کار را با غافلگیری انجام نخواهیم داد. مردم را بیاطلاع نخواهیم گذاشت و با سنجیدن همه جوانب قضیه، به اقتصاد و بازار شوک وارد نخواهیم کرد».
رئیسجمهور ادامه داد: «مردم و بازار را در جریان تصمیمات قرار خواهیم داد اما اصلاح این موضوع، جزو برنامههای دولت است و در وقت مناسب به مردم عزیز اطلاعرسانی میکنیم، چرا که از نظر دولت سیزدهم شرط موفقیت اقدامات، مشارکت و همراهی مردم است».
رئیسی گفت: «مردم عزیز بدانند مطابق وعدهای که کردیم، اجرای عدالت، محوریترین بخش اقدامات دولت است».
* پیشنهاد اصلاح ارز ترجیحی
رئیسی در حالی سیگنالی هر چند کمرنگ درباره حذف یارانه پنهان کالاهای اساسی میدهد که سیداحسان خاندوزی، وزیر امور اقتصادی و دارایی چندی پیش خبر از پیشنهاد اصلاح ارز ترجیحی داده بود. وی درباره ارائه کارت اعتباری مصرف به جای اختصاص ارز ۴۲۰۰ به واردات کالاهای اساسی اظهار داشت: «ستاد اقتصادی دولت حتما با اصلاح رویههایی که برای مورد ارز ترجیحی وجود دارد و منافعش به مصرفکنندگان نهایی و مردم نمیرسد و در زنجیره، مزیتهای رانتی آن برای کسانی است که دسترسی به این منابع دارند، موافق است».
وزیر اقتصاد افزود: «البته این مساله از پیشنهادات مطرح شده در ستاد اقتصادی دولت است و امیدواریم بعد از تصمیمگیری در این رابطه، با کارآمدترین روش بتوانیم از مصرفکننده حمایت کنیم».
* رونمایی از کارت اعتباری توسط پورابراهیمی
پیش از دولتمردان، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی بود که از اصلاح ارز ترجیحی سخن گفت. وی اظهار داشت: «با توجه به تغییر ارزش پول و کاهش ارزش آن مقابل ارزهای خارجی، شاهد افزایش قیمتها در اقتصاد کشور هستیم. تصمیمی که در آن زمان برای حمایت از اقتصاد خانوارها گرفته شد، این بود که کالاهای اساسی با نرخ ارز ۴۲۰۰ تومانی در اختیار مردم قرار گیرد و با وجود اینکه این تصمیم خوب بود اما به دلیل عدم اجرای صحیح و دقیق و عدم نظارت دولت از سال ۹۷ تاکنون شاهد افزایش بیرویه قیمت کالاهای اساسی هستیم؛ همان کالاهایی که ارز ترجیحی به آنها اختصاص یافته است». نماینده مردم کرمان و راور در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: «اگر چه در بودجه سالانه ارز ۴۲۰۰ تومانی بعضا در نظر گرفته شد اما مردم عملا کالاهای اساسی را همچنان گران خریداری میکنند و متأسفانه این وضعیت در دولت سیزدهم استمرار پیدا کرده است، در حالی که ادامه آن قابل قبول نیست و به مفهوم ساده، سالانه بخش عمدهای از منابعی که میتوانست به اقتصاد کشور و معیشت مردم کمک کند، به رانت و فساد تعلق میگیرد و مردم از آن سودی نمیبرند». محمدرضا پور ابراهیمی همچنین گفته بود: «اخیرا در نشستهای مشترک با مسؤولان دولت توافقاتی داشتهایم، البته پیشنهاد اول ما این بود که اگر دولت در رابطه با ارز ترجیحی امکان نظارت مؤثر بر قیمت کالاها را از ابتدای ورود تا انتها (بازار و خردهفروشی) دارد، این ارز همچون گذشته ادامه داشته باشد اما تجربه نشان داده است این امکان وجود ندارد، لذا پیشنهاد دیگر کمیسیون اقتصادی مجلس به مجموعه دولت این بود که ما روش اختصاص ارز یارانه را به جای پرداختی که به شکل کاملا مشخص طی سالهای اخیر با واردات انجام میشد، به مصرفکننده پرداخت کنیم. این پیشنهاد به عنوان یک کار کارشناسی اولیه در دستور کار قرار دارد».
رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی در ادامه اضافه کرد: «در جریان این پیشنهاد کارتهای اعتباری برای مردم صادر میشود. این کارتها به کارتهای سوخت خودرو شباهت دارد که بر اساس آن هر فردی یک سرانه دارد و اگر بخواهد از آن استفاده کند با قیمت ترجیحی به اصطلاح سوخت را دریافت میکند، در واقع مطابق سهمیه خود سوخت دریافت میکند اما اگر مازاد بر آن سوخت بخواهد، طبیعتا با نرخ آزاد محاسبه میشود».
ارسال به دوستان
امیرعبداللهیان در گفتوگو با همتایان فرانسوی و آلمانی خود بر لزوم ارائه تضمین و انجام راستیآزمایی اقدامات آمریکا تأکید کرد
تا برجام تکرار نشود
گروه سیاسی: به موازات تاکید مقامات عالیرتبه ایران بر لزوم تضمین طرف آمریکایی برای برقرار ماندن آینده برجام، جریان غربگرا همصدا با طرف آمریکایی، اقدامات و شروط ایران را مانع موفقیت مذاکرات آتی میداند.
به گزارش «وطنامروز»، با نزدیک شدن به زمان آغاز مجدد مذاکرات وین در 8 آذرماه تحرکات و رایزنیهای دستگاه دیپلماسی و وزیر امور خارجه کشورمان نیز افزایش یافته است. تاکید جمهوری اسلامی بر 3 مولفه رفع یکباره تحریمها، راستیآزمایی و دریافت تضمین برای عدم تکرار تجربه خروج دولت آمریکا از توافق هستهای و درخواست تعجیل طرف اروپایی برای پذیرش تمام محدودیتهای هستهای و نظارتی، مهمترین محور این جدال است. حسین امیرعبداللهیان که این روزها به علت ابتلا به کرونا در قرنطینه به سر میبرد، پس از گفتوگوی تلفنی با همتایان روس و چینی خود، روز گذشته با وزرای خارجه آلمان و فرانسه نیز گفتوگو کرد.
وزیر امور خارجه کشورمان در گفتوگو با «هایکو ماس» وزیر خارجه آلمان در موضوع مذاکرات پیش رو در وین یادآور شد: آمریکا مقصر اصلی وضع موجود است. همچنین خروج آمریکا و بدعهدی ۳ کشور اروپایی بیاعتمادی را به شکل فزایندهای افزایش داده است، لذا لغو کامل تحریمها یک ضرورت است. وی همچنین ضرورت اجتناب طرفهای اروپایی از صدور بیانیهها و اظهارات تنشآفرین را یادآور شد. امیرعبداللهیان گفت: در مسیر مذاکرات و رسانهای، استفاده از زبان زور و تهدید کمککننده نیست و جمهوری اسلامی ایران خود را تسلیم فضاسازیهای واهی نخواهد کرد. هرگونه اظهار نظر غیردقیق و مغایر با واقعیات میتواند تلاشهای در حال انجام را به خطر اندازد. ماس هم با اشاره به اینکه آلمان بیاعتمادی ایران را درک میکند، تصریح کرد کشورش برای بازگرداندن آمریکا به برجام و همچنین به نتیجه رسیدن گفتوگوها تلاش خود را انجام خواهد داد.
امیرعبداللهیان همچنین در گفتوگوی تلفنی با «ژان ایو لودریان» همتای فرانسوی خود با اشاره به اینکه دولت جمهوری اسلامی ایران هم در روابط دوجانبه و هم در گفتوگوهای هستهای رویکردی عملگرایانه و نتیجهمحور دارد، ابراز امیدواری کرد رایزنیهای تهران و پاریس به پیشبرد عملی همکاریها میان ۲ کشور منجر شود. وی ایران و فرانسه را دارای ظرفیتهایی بزرگ خواند و تصریح کرد: جمهوری اسلامی ایران برای گسترش همهجانبه روابط بر اساس احترام متقابل و منافع مشترک آمادگی دارد و میتوان مناسبات را در حوزههای مختلف بیش از پیش گسترش داد. در همین چارچوب طرفین با اشاره به ۲ بار تماس روسایجمهور ایران و فرانسه و همچنین گفتوگوی امیرعبداللهیان و مکرون در حاشیه نشست بغداد و نیز دیدار حضوری اخیر وزرای خارجه 2 کشور، درباره مناسبات دوجانبه و فرصت همکاریها بحث و تبادل نظر کردند. وزیر امور خارجه کشورمان همچنین با یادآوری مسؤولیت آمریکا در بروز وضعیت کنونی برجام و نقش سکوت ۳ کشور اروپایی در زیادهخواهی آمریکا، تصریح کرد ایران خواستار دستیابی به یک توافق خوب است اما این امر لازمههایی دارد، از جمله بازگشت طرفهای مقابل به تعهدات کامل خود و لغو موثر تحریمها. امیرعبداللهیان با اشاره به تحریمهای تازه آمریکا علیه ایران، این اقدام را تاییدی بر تداوم بیاعتمادی جمهوری اسلامی به آمریکا خواند و بر لزوم ارائه تضمین و انجام راستیآزمایی موثر تأکید کرد. وزیر امور خارجه کشورمان برنامه دفاعی ایران را حق حاکمیتی هر کشوری دانست و افزود: بیاعتنا به رفتار غیرسازنده تحریمی آمریکا به افزایش توان دفاعی کشورمان با قدرت ادامه میدهیم. امیرعبداللهیان با اشاره به جدیت جمهوری اسلامی در مذاکرات و آمادگی در رسیدن فوری به توافق خوب، با اشاره به اینکه آژانس بینالمللی انرژی اتمی باید از سیاسیکاری اجتناب کند، بر ادامه همکاری فنی ایران با این نهاد تأکید کرد. وزیر خارجه فرانسه نیز در این تماس با بیان اینکه پاریس از بازگشت همه طرفها به برجام حمایت میکند و هر آنچه در توان داشته باشد در این راستا انجام میدهد، ابراز امیدواری کرد گفتوگوهای پیش رو در وین با پیشرفتی سریع همراه شود.
اما در کنار گفتوگوهای وزیر امور خارجه با همتایان شرقی و غربی خود، علی باقری، معاون سیاسی وزیر امور خارجه نیز که قرار است برای رایزنیهای سیاسی به اروپا سفر کند، در توئیتی نوشت: در ادامه رایزنی با همکاران خود در دیگر کشورها، در روزهای آینده با چند همتای اروپایی ملاقات خواهم کرد. وی افزود: تبادل نظر درباره موضوعات دوجانبه و منطقه و نیز گفتوگوهای آتی در دستور کار است. باقری تاکید کرد: ما از هیچ کوششی برای پیشبرد منافع ملی خود از جمله لغو تحریمهای غیرقانونی فروگذار نخواهیم کرد. لازم به ذکر است معاون سیاسی وزیر امور خارجه قرار است از پایتخت کشورهای فرانسه، آلمان و انگلیس و چند کشور اروپایی دیگر از جمله اسپانیا دیدار کند.
* تکرار ادعاهای آمریکا از تریبون اصلاحات
اما همزمان با نزدیک شدن به موعد از سرگیری مذاکرات وین در دولت سیزدهم، اصلاحطلبان و جبهه غربگرایان داخلی تمام اهتمام خود را معطوف به هجمه به مواضع اصولی برای بازگشت به برجام کردهاند. برای نمونه «جبهه اصلاحات ایران» روز دوشنبه با انتشار بیانیهای نه تنها در نقش تریبون داخلی دولت آمریکا انجام وظیفه کرد که با طرح ادعاهایی مضحک وضعیت امروز پرونده هستهای و خسارات ناشی از سیاست خارجی غیرمعقول دولت دوازدهم را نیز به دولت جدید منتسب کرد. در بخشی از این بیانیه در حالی چنین گفته شده که «تحریمهای بینالمللی و فلج شدن اقتصاد کشور، تنها نشاندهنده ناتوانی مسؤولان برای اتخاذ تدابیر خردمندانه سیاسی و دیپلماتیک برای نیل به اهداف راهبردی کشور و اعتمادسازی بینالمللی است که منجر به پیشرفت و توسعه ملی، قدرت نظامی و توسعه صلحآمیز هستهای خواهد شد»، که تا کمتر از 100 روز پیش دولت حسن روحانی به عنوان دولت مورد حمایت اصلاحطلبان نه تنها حاضر به پذیرش مسؤولیت خود در افزایش تحریمها به رغم انعقاد برجام و پذیرش محدودیتهای حداکثری نشده بود که حتی در جواب اعتراضات نسبت به شرایط عمومی کشور نیز آدرس کاخ سفید را برای ارجاع شکایات به مردم میداد. در بندهای دیگر این بیانیه البته اصلاحطلبان پا را فراتر گذاشته و ادعاهای طرف غربی را درباره توانمندیهای نظامی کشورمان تکرار کرده و نوشتهاند: «تظاهر به نظامیگری و تهدید کشورهای دیگر در منطقه، مهمترین ابزاری است که میتواند سایر کشورها را با دشمنان ایران همراه کند و آنان را در تشدید تهدیدهای امنیت ملی و کاهش فرصتهای قدرت ملی ایران موفق کند». این ادعاها البته در شرایطی مطرح میشود که انتشار تصاویر اقدام مقتدرانه نیروی دریایی سپاه پاسداران در مقابله با دزدی دریایی آمریکا با عصبانیت و تمسخر چهرههای شناخته شده اصلاحطلب روبهرو شده بود. اما در کنار بیانیه مذکور، جراید اصلاحطلب نیز تلاش کردند با حمله به موضع کشورمان برای بازگشت به تعهدات هستهای، فضا را برای فراموش کردن عامل شکلگیری موقعیت فعلی هموار کنند و از لزوم تنشزدایی(!) طرف ایرانی برای اثبات حسننیت کشورمان در مذاکرات سخن بگویند. ادعای مضحکی که البته قرینه آن در سالهای پایانی دولت روحانی نیز بارها تکرار شده بود و همواره دولتمردان وقت و اصلاحطلبان دستاورد برجام را پیروزی اخلاقی ایران و رسوایی دولت آمریکا ذکر میکردند. در همین زمینه روزنامه شرق در بخشی از سرمقاله روز گذشته خود نوشت: «پیشنهاد نگارنده به جناب رئیسجمهور، پیگیری «مجدانه و عملی» بازگشت به راهبرد «اعتمادسازی» در سیاست خارجی است؛ نه در کلام، بلکه با برداشتن گامهای عملی. تحقق این مهم در گرو درک درست دستگاه سیاست خارجی از مناسبات بینالمللی بر اساس منافع متقابل است». روزنامه اعتماد هم در یادداشتی با عنوان «برجام و ضمانت آمریکا» اساسا با محق دانستن واشنگتن و دولت آمریکا برای خروج آنی از برجام توپ را در زمین ایران انداخت و تضمین تعهد آمریکا برای عدم خروج از توافقاتش را نیازمند کوشش ایران با تامین منافع و رضایت آمریکا دانست و نوشت: «هر توافقی که در مراحل بعد از امضای آن، منافع یکی از ۲ طرف را تامین نکند، معمولا از سوی طرفی که خود را در موقعیت برتر احساس کند، لغو یا به شکل دیگری مختل میشود و تضمینهای مرسوم هم مانع آن نخواهند شد. بنابراین اگر جمهوری اسلامی خواهان تضمین بقای برجام پس از دولت بایدن است، قاعدتا باید در جهت کشف منافع مشترک با آمریکا بکوشد و آنها را در درون یا بیرون برجام دنبال کند. چنین سیاستی نه تنها سبب استحکام برجام میشود، بلکه خروج رئیسجمهور آینده آمریکا از آن را به امری غیرممکن تبدیل میکند».
* عملیات روانی غربگرایان در آستانه مذاکرات
این سطح از همصدایی میان اصلاحطلبان و طرف آمریکایی و تلاش برای مقصر جلوه دادن کشورمان در شرایطی است که تجربه 8 ساله دولت سابق کماکان در مقابل دیدگان ملت ایران است. از همین رو محکوم کردن پیشنهاد حداقلی ایران برای تضمین درباره آینده تعهدات آمریکا یادآور مواجهه محمدجواد ظریف با پیشبینیهای منتقدان سیاست خارجی دولت روحانی درباره آینده برجام است؛ جایی که نشست بررسی برجام در شورای راهبردی روابط خارجی با حضور تعدادی از اساتید روابط بینالملل برگزار شد و وزیر سابق امور خارجه ضمن مردود دانستن امکان خروج دولت آمریکا از برجام، چنین خروجی را بلااثر دانست.
با مجموعه این تفاسیر شروع دور جدید مذاکرات فارغ از عملیات روانی غربگرایان در داخل کشور نیازمند تغییر رویه به موازات تغییر دولت کشورمان است. تکرار استراتژی «هر توافقی بهتر از عدم توافق است» که اصلاحطلبان در دولت سابق پیگیر آن بودند یقینا به تکرار شرایطی همانند وضعیت دولت روحانی منتهی خواهد شد. افزایش بازدارندگی هستهای کشور از سال گذشته در سایه قانون «اقدام راهبردی برای رفع تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران» مصوب مجلس شورای اسلامی و تقویت سناریوهای خنثیسازی تحریمها از یک سو و فقدان پلن B از سوی طرف غربی باعث شده آمریکا بیشترین عجله را برای احیای برجام داشته باشد. در چنین فضایی رویکرد «مذاکره برای مذاکره» و عقبنشینی از شروطی که رهبر حکیم انقلاب برای بازگشت ایران به تعهداتش مطرح کردهاند، تجربهای کمیک از تراژدی سالهای نه چندان دور خواهد بود.
ارسال به دوستان
حضور ناوشکن جدید نیروی دریایی ارتش در روز آخر رزمایش مشترک ذوالفقار 1400
شکوه دنا در دریای عمان
اخطار به 2 پهپاد آمریکایی در حاشیه رزمایش
گروه سیاسی: رزمایش مشترک «ذوالفقار۱۴۰۰» ارتش جمهوری اسلامی ایران روز گذشته با برگزاری رژه شناورهای سطحی و زیرسطحی از جمله ناوشکن دنا، پس از 3 روز به کار خود پایان داد. به گزارش «وطنامروز»، در آخرین روز رزمایش مشترک ذوالفقار ۱۴۰۰ ارتش، رژه شناورهای سطحی و زیرسطحی از جمله ناوشکن تمام ایرانی «دنا» برگزار شد. در این مراسم که با حضور فرمانده کل ارتش و دیگر فرماندهان و مسؤولان برگزار شد، انواع یگانهای شناور سطحی و زیرسطحی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران شامل ناوشکن تمام ایرانی دنا، انواع ناوشکنها، ناوهای موشکانداز، ناوهای نیروبر و زیردریاییهای کلاس «طارق» و «قدیر»، از مقابل ناوشکن سرفرماندهی سهند رژه رفتند. جنگندههای اف4، میراژ و هواپیمای شناساییP3F نیروی هوایی ارتش و انواع بالگردهای نیروی دریایی ارتش، یگانهای سطحی و زیرسطحی را در این رژه همراهی کردند. همچنین فرمانده کل ارتش پیش از رژه، از برخی تجهیزات و ادوات نیروی زمینی ارتش شامل تانکها، نفربرها، توپها، خودروهای موشکی و... سان دید. امیر سرلشکر سیدعبدالرحیم موسوی، فرمانده کل ارتش در پایان برگزاری این رزمایش در جمع خبرنگاران در ارزیابی عملکرد یگانهای مشارکتکننده در رزمایش گفت: رزمایش ذوالفقار ۱۴۰۰ یکی از موفقترین رزمایشهای مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران بود که با حضور نیروهای چهارگانه ارتش و ستاد آجا در کنار قرارگاه پدافند هوایی خاتمالانبیا(ص) و قرارگاههای ذیربط رزمایش برگزار شد؛ طبیعتا نتیجه اصلی هر رزمایش و تمرینی افزایش آمادگی رزمی، اشراف و مسلط شدن همه کسانی که در رزمایش شرکت دارند به ماموریتی است که بر عهدهشان گذاشته شده است. وی ارتقای سامانههای فرماندهی و کنترل، ارتقای کیفی و کمی استفاده از پهپادها، استفاده از گلولههای هوشمند و همچنین ارزیابی موفق سامانهها، تاکتیکها، روشها، آموزشها و ارتباطات و هماهنگی و همافزایی بسیار خوب بین نیروها را از جمله برجستهترین ویژگیهای این رزمایش عنوان کرد. فرمانده کل ارتش در پاسخ به پرسش دیگری درباره تاثیر برگزاری رزمایشهایی نظیر رزمایش مشترک ذوالفقار ۱۴۰۰ ارتش و ارتقای توان رزمی و دفاعی نیروهای مسلح در پیشبرد اهداف نظام جمهوری اسلامی ایران در عرصه دیپلماتیک، خاطرنشان کرد: نظام سلطه معمولا اهداف خود را با زور و قدرت نظامی پیش میبرد اما زمانی که شاخ زور به یک دیوار مستحکم قدرت برخورد میکند، به ناچار زبان به دیپلماسی و مذاکره باز میکنند؛ اگر امروز میبینید آنها زبان به دیپلماسی و مذاکره باز کردهاند برای این است که به دیوار مستحکم قدرت برخورد کردهاند. وی تصریح کرد: مسؤولان دیپلماسی ما خود فرزندان و تربیتیافتگان دفاعمقدس هستند و میدانند نیروهای مسلح با اقتدار ایستادهاند و حامی و پشتیبان آنها در میدانهای دیپلماسی و دفاع از حقوق ملت بزرگ هستند.
* رهگیری پهپادهای آمریکایی توسط پدافند هوایی ارتش
در جریان برگزاری رزمایش ذوالفقار 1400 ارتش، پهپادهای آمریکایی MQ9 و RQ4 در حالی که از کیلومترها دورتر در رصد کامل شبکه یکپارچه پدافند هوایی کشور قرار داشتند، اقدام به ورود به منطقه FIR و محدوده ADIZ (منطقه شناسایی دفاع هوایی) ایران کردند که از سوی پدافند هوایی ارتش رهگیری و با اخطار جدی مواجه شدند. این هواگردهای فرامنطقهای پس از قاطعیت پدافند هوایی در رهگیری و اخطار، مسیر خود را از حالت نزدیکشونده به مرزهای جمهوری اسلامی ایران تغییر دادند.
ارسال به دوستان
گروگانگیری آبی
سمیرا کریمشاهی: روز شنبه، رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه با سفر به استان ماردین این کشور، سد ایلیسو را به عنوان دومین سد بزرگ ترکیه بعد از سد آتاتورک افتتاح کرد و کار آبگیری سد رسما آغاز شد که یک توربین از ۶ توربین آن از سال 2020 آغاز به کار کرده بود. سد «ایلیسو» بخشی از پروژه توسعه جنوب شرق آناتولی(گاپ) است که بر روی رود دجله احداث شده و ظرفیت ذخیرهسازی آب پشت آن به حدود 11 میلیارد مترمکعب میرسد. به تازگی این سد به نام پروفسور ویسل اروغلو، از وزرای اسبق دولت اردوغان نامگذاری شده که البته واکنش منفی مخالفان اردوغان را به همراه داشت و این اقدام را «فساد شهرت» نامیدهاند.
اما پروژه دولت ترکیه چالشهای متعدد داخلی و خارجی مهمتری را به همراه داشته است. یکی از مهمترین موانع داخلی آن که دولت به هر نحوی موفق به کنار زدن آن شد، عبور سد از شهر تاریخی حسنکیف بود؛ مکانی که قدمت 11 هزار ساله را برای آن تخمین میزنند و سراسر آن نشانهها و میراث تاریخی به چشم میخورد یا کشف شده. آغاز ساخت سد از سال 2006 باعث شد دولت با هجمه سنگین اعتراضات بر سر سرنوشت این شهر تاریخی مواجه شود که راهحل را در بهکارگیری طرحهای عظیم جابهجایی یافتند؛ از انتقال حدود 3 هزار ساکن شهر گرفته تا آثار باستانی. دولت با ساخت خانههایی با متراژ بیشتر در شهرک جدید نسبت به متوسط میزان متراژ خانههای ساکنان بومی حسنکیف، طرح جابهجایی انسانی را تکمیل کرد و این اقدام با اضافه شدن امکانات عمومی جدید به شهرک، توانست تا حدودی رضایت شهروندان را کسب کند. اقدام دوم انتقال آثار تاریخی یا مرمت آنها به منظور مقاومت در برابر ساختوسازهای جدید بود. یکی از پروژههای عظیم جابهجایی مربوط به مقبره زینلبیگ بود که این سازه با وزنی بیش از هزار تن و قدمت 540 ساله از حسنکیف به مکان جدید انتقال یافت.
پروژههای جابهجایی تا حدودی توانست از مشکلات بکاهد اما تاکنون انتقادات از تغییر بافت شهر حسنکیف، ادعای خطر تخریب آثار موجود و هزینههای هنگفت اقدامات اولیه وجود دارد. هر چند دولت تلاش کرده با برجسته کردن مزایای طرح و تبلیغات گسترده، اثرات منفی آن را خنثی کند. اما مهمترین وجه نگرانکننده پروژههای سدسازی ترکیه به تبعات فرامرزی آن مربوط میشود. قرار گرفتن منطقه غرب آسیا در کمربند خشکی جهان و پیشبینی خطر جنگ آبی در آینده این منطقه، امری آشکار است که بارها توسط فعالان و کارشناسان زیستمحیطی نسبت به آن هشدار داده شده اما عدم چارهاندیشی و سیاستگذاری صحیح آبی توسط دولتهای منطقه، خطرات آن را افزایش داده است. رودهای دجله و فرات به عنوان بزرگترین رودها و منبع آبی در غرب آسیا که در کنار نیل، ۳ رود بزرگ منطقه را تشکیل میدهند، با پروژههای آبی ترکیه و حوضه آبریز مشترکشان بین ۳ کشور ترکیه، سوریه و عراق به منطقه مستعد تنش تبدیل شده که باعث تغییر ماهیت هشدارهای زیستمحیطی کمآبی به سیاسی و پررنگ شدن جنبه امنیتی و هیدروپلیتیک میشود.
ترکیه در قالب پروژههایش 22 سد و 19 نیروگاه آبی روی مناطق بالادستی دجله و فرات احداث کرده است. در حالی که دجله و فرات منبع عمده تامین آب در مناطق پاییندست، یعنی سوریه و عراق هستند. این ۲ رود 98 درصد آب عراق و 90 درصد منابع آب سوریه را تامین میکنند. چنین ارقامی حاکی از وابستگی گسترده این ۲ کشور به منابع آب حاصل از این ۲ رود است. به تعبیر روشنتر، عراق و سوریه برای تامین منابع آب برای مصارف کشاورزی، شرب و صنعت خود به این ۲ رود وابسته هستند. با این اوصاف میتوان این ۲ رود را شاهرگ حیاتی برای ۲ کشور قلمداد کرد.
با تمام تضمینهایی که دولت ترکیه از آن سخن میگوید، تخمین زده میشود بیش از نیمی از ورودی آب رودها به ۲ کشور عراق و سوریه کاسته شود. این در حالی است که مشکلات کمآبی بر این کشورها سایه انداخته. در طول سالهای جنگ سوریه به علت پیشرفت برنامههای سدسازی ترکیه از یک سو و افزایش بیابانها و تخریب بافتهای محدود سبز در بادیهالشام از سوی دیگر، مشکل کمبود آب این کشور تشدید شد. در عراق کارشناسان پیشبینی میکنند بحران آب باعث مهاجرت 4 میلیون عراقی شود. همچنین پیشبینی میشود تا سال 2040 این کشور فاقد منابع آبی برای حیات باشد. با توجه به درهمتنیدگی گستره بحرانها در میان کشورهای منطقه بویژه میان ایران و عراق به طور قطع کمآبی و خشکسالی تاثیر مستقیم بر محیطزیست ایران دارد که ۳ موضوع هورالعظیم، اروندرود و بحران ریزگردها بیشتر مورد توجه است.
سدسازی بر روی منابع آبی مشترک و حیاتی، بعد سیاسی- امنیتی به اقدامات ترکیه میدهد. دولت این کشور با استفاده از وضعیت نه چندان عادی ۲ کشور همسایه، طرح خود را پیش میبرد. قطع ارتباط با دولت سوریه و عدم تشکیل دولت مقتدر در عراق در کنار بحرانهای متعدد این ۲ کشور که بر پیگیری جدی اقدامات ترکیه اولویت یافتهاند، شرایط مطلوب برای سدسازی ترکیه ایجاد کرده است.
ترکیه در زمینه انرژیهای تجدیدناپذیر بشدت وابسته به کشورهای مجاور خود است، لذا از نیات سدسازی ترکیه با عنوانهایی همچون آب در برابر انرژی و گروگانگیری آبی یاد میشود. در چنین شرایطی به عنوان یک دارایی استراتژیک، آب دیگر تنها با مسائل زیستمحیطی و امنیت غذایی مرتبط نیست، بلکه نقش مهمی در معادلات امنیتی منطقه ایفا میکند. دولتها آب را وسیلهای برای اهرم سیاسی و منبع قدرت میدانند. آب در غرب آسیا منبع قدرت میشود و کمبود آب بشدت با امنیت ملی در هم تنیده خواهد شد.
حتی اردوغان در مراسم افتتاح سد ایلیسو به صراحت به این مساله اشاره کرد که رقابت بر سر منابع نفتی به جنگ بر سر منابع آب و غذا در آینده تبدیل خواهد شد.
عدم توازن قدرت میان ترکیه و کشورهای پاییندست دجله و فرات، مانع طرحهای مشارکتی و هماندیشی جمعی برای معضل آب در منطقه میشود و وضعیت مدیریت منابع آبی از قالب پیشنهادهایی که برای همکاری ارائه میشود به نزاع، تدریجا تغییر میکند. چنین مسالهای هیچ چشمانداز مطلوبی را برای آینده زیستی- امنیتی منطقه باقی نمیگذارد.
------------------------------------
منابع
-aksam.com.tr/guncel/hasankeyfi-yok-etti-denilen-baraja-ismi-verilen-veysel-eroglundan-konusulacak-tweet/haber-1217503
-orfonline.org/expert-speak/water-scarcity-middle-east-beyond-environmental-risk
- صفوی، حمزه (1399). بحرانهای ژئوپلیتیک غرب آسیا و شمال آفریقا. تهران: دانشگاه تهران
- فرهادی، فرشید. گزارش ویژه (شماره 68، مردادماه 1400). مرکز آیندهپژوهی جهان اسلام
ارسال به دوستان
یک رزمایش و چند پیام
محمد شلتوکی*: ارتش جمهوری اسلامی ایران امسال نیز مطابق سنوات گذشته رزمایش بزرگ و مشترک خود را با نام «ذوالفقار 1400» با مشارکت نیروهای چهارگانه زمینی، دریایی، هوایی و پدافند هوایی در منطقه جنوب شرق کشور برگزار کرد؛ رزمایشی که در کنار ویژگیهای بارز عملیاتی، از منظر امنیت ملی نیز حائز پیامهای قابل توجهی بود. فرماندهی و کنترل صحنه رزمایشی مشترک با آرایههای متعدد آفندی و پدافندی در زمین، هوا و دریا نیازمند کار دقیق از سویی و ارتباطات و سامانههای فرماندهی از سوی دیگر است؛ موضوعی که طی سالهای اخیر با افزایش چشمگیر رزمایشهای مشترک در نیروهای مسلح، بشدت مورد توجه قرار گرفته تا در یک صحنه رزم واقعی بتوانیم تمام قابلیتهای تهاجمی و دفاعی کشورمان را برای حضور در یک جنگ شبکهمحور با فرماندهی واحد دخیل کنیم.
یک: از ویژگیهای بارز رزمایش ذوالفقار ارتش، حجم بالای شلیک انواع موشکهای کروز ضدکشتی بود که به طور مشخص شاهد شلیک چندین فروند موشک کروز در بردهای مختلف از «نصر» تا «قادر» و «قدیر» بودیم. موشکهای کروز ضدکشتی که طی سالهای اخیر در کشورمان توسعه پیدا کرده است، امروز به عنوان یکی از برگهای برنده نیروهای دریایی ارتش و سپاه در هرگونه مواجهه دریایی محسوب میشوند. هفته گذشته که شاهد انتشار تصاویر غرورآفرین رویارویی دریادلان نیروی دریایی سپاه با تروریستهای آمریکایی در دریای عمان بودیم، یک عنصر مهم و حیاتی که آمریکاییها را از حماقت بیشتر بازداشت، همین موشکهای کروز ضدکشتی بود که تعداد قابل توجهی از آنها در دریا و ساحل به سمت ناوشکنهای آمریکایی نشانه گرفته شد.
حجم بالای شلیک موشکهای کروز در رزمایش ذوالفقار 1400 پیام دقیقی برای آمریکاییهایی دارد که این روزها با شراکت صهیونیستها و شرکای دیگرشان سعی در تقویت حضور خود در آبهای خلیجفارس، دریای عمان و شمال اقیانوس هند دارند؛ پیامی از جنس تهدید منافع و تجهیزاتشان در دریا تا فاصله 2000 کیلومتری با موشکهای کروز و بالستیک ضدکشتی.
دو: بهکارگیری پهپادها در انواع مختلف انتحاری، بمبافکن، رهگیر، مراقبت و شناسایی در این رزمایش، از دیگر موارد چشمگیر بود. وقوع جنگ قرهباغ در سال گذشته و استفاده گسترده نیروهای جمهوری آذربایجان از پهپادهای انتحاری ساخت رژیم صهیونیستی علیه مواضع ارتش ارمنستان از جمله موارد بارز بهکارگیری پهپاد انتحاری است که سر و صدای زیادی نیز در محافل دنیا به راه انداخت. ارتش جمهوری اسلامی ایران طی سالهای اخیر سرمایهگذاری ویژهای در حوزه بهکارگیری پهپادها انجام داده که عمده آن هم در حوزه پهپادهای انتحاری است؛ تمرکز ارتش در توسعه پهپادهای نقطهزن انتحاری مانند «کیان» و «آرش» باعث شده امروز ناوگان عظیمی از این پهپادها در اختیار ارتش باشد. پهپاد آرش با برد 2000 کیلومتر امروز دوربردترین پهپاد انتحاری جهان است که میتواند از این فاصله هر هدفی را مورد اصابت قرار دهد. اما در رزمایش ذوالفقار ارتش، در اصابت دقیق پهپاد انتحاری آرش به هدفش یک نکته نیز مستتر بود؛ هدفی که برای این پهپاد تعریف شده بود در دامنه یک کوه قرار داشت و بیانگر شبیهسازی یک منطقه نبرد کوهستانی است؛ موضوعی که میتوان آن را در راستای تنشهای اخیر میان ایران و جمهوری آذربایجان تحلیل کرد؛ آنجا که باکو قصد تحرکات و تغییرات در مرزهای منطقه را داشت اما با تحرک بهموقع ارتش جمهوری اسلامی ایران و برگزاری رزمایش «فاتحان خیبر» این توطئه - که با صحنهگردانی صهیونیستها همراه بود- عقیم ماند.
سه: رهگیری هوایی هم ماموریتی است که ارتش چند سال است برای پهپادهایش تعریف کرده است؛ پیشتر عملیات رهگیری هوایی پرندههای ناشناسی که به محدوده شناسایی پدافند هوایی کشور (ADIZ) وارد میشدند توسط جنگندههای شکاری و رهگیر نیروی هوایی ارتش انجام میشد اما طی سالهای اخیر، ارتش برای کاستن از هزینههای ناشی از پرواز جنگندهها، توانسته است پهپادهای «کرار» خود را به موشکهای هوابههوای «آذرخش» و تیربار مسلح کند و از آنها در نقش رهگیری هوایی استفاده کند، در رزمایش ذوالفقار هم این عملیات اجرا شد که دست بر قضا این عملیات به صورت واقعی در مواجهه با ۲ فروند پهپاد آمریکایی از نوع MQ9 و RQ4 رخ داد.
عملیات دوربرد پهپادهای سیمرغ نیروی دریایی ارتش در آبهای دور و انهدام اهداف دریایی هم از آن دست ماموریتهایی است که حامل پیامهای قابل تأملی است. آمریکاییها در سالهای اخیر تلاش کردهاند برای در امان ماندن از خطر موشکهای کروز و بالستیک ضدکشتی ایران، منطقه ایستایی حضور خود را از خلیجفارس و تنگه هرمز به شمال اقیانوس هند و دریای عرب منتقل کنند تا در صورت وقوع درگیری احتمالی، بتوانند علاوه بر حملات دورایستا، از تهدید موشکهای ایرانی نیز دور باشند. اگرچه امروز موشکهای ایرانی قادرند هر هدفی را در برد 2 هزار کیلومتر در دریا و خشکی، ثابت یا متحرک مورد حمله قرار دهند اما این فقط موشکها نیستند؛ پهپادهای «سیمرغ» نیروی دریایی ارتش با بمبهای «سدید» از جمله توانمندیهای ویژهای است که میتواند تهدید جدی و خاصی برای آمریکاییها باشد.
مجموع آنچه ارتش جمهوری اسلامی ایران در رزمایش ذوالفقار به میدان آورد، ترکیب آرایههای تهاجمی و دفاعی با رویکرد مقابله با جدیترین تهدید برای منافع جمهوری اسلامی ایران، یعنی ارتش تروریست ایالاتمتحده آمریکاست؛ آن هم نه دفاع در حوزه سرزمینی، بلکه دفاعی توأم با تهاجم برای ضربه زدن به امکانات اصلی و تجهیزات عمده آمریکا در منطقه.
* پژوهشگر حوزه دفاعی
ارسال به دوستان
لزوم اصلاح یارانه کالاهای اساسی
علیاکبر علیزادهبرمی*: متاسفانه در چند روز گذشته شاهد این بودیم که اقلام پروتئینی و لبنی افزایش قیمت 2 برابری داشتند. این اقلام از جمله کالاهای اساسی هستند و نهتنها نباید شاهد افزایش قیمتها در این اقلام باشیم، بلکه باید بر کاهش و کنترل قیمتها تمرکز کنیم تا وضعیت اقتصادی مردم بیش از این در تنگنا قرار نگیرد.
بر این باور هستم افزایش قیمت کالاها ۲ دلیل اصلی دارد. علت اول این است که هزینه نهادههای دامی، حملونقل و بسیاری از موارد دیگر برای دامداران و کشاورزان با قیمت آزاد محاسبه میشود به همین دلیل آنان مجبور به افزایش قیمت میشوند، از سوی دیگر دولت برای کاهش قیمت و کنترل بازار، قیمت دستوری میدهد که قیمت اعلامشده برای دامدار و کشاورز نمیصرفد، لذا تصمیم میگیرد دام مولد خود را قاچاق کند یا روانه کشتارگاه کند که نتیجه این چرخه، کاهش کالا در بازار و افزایش قیمتهاست.
علت دوم اینکه اصلیترین مصیبت، سقوط ارزش پول ملی است که در مدت زمانی کوتاه یعنی حدود
۲ ماه رخ داد اما جبران آن بسیار زمانبر است. متأسفانه به دلیل سقوط ارزش پول ملی، قیمت برخی کالاها طبق نوسان نرخ ارز آزاد، روندی افزایشی یافت.
دولت با هدف کاهش قیمت کالاهای اساسی، برای تأمین این اقلام ارز 4200 تومانی اختصاص میدهد و در این راستا از ابتدای سال تاکنون بیش از 8 میلیارد دلار ارز ترجیحی به این کالاها اختصاص داده است اما این 8 میلیارد دلار حتی به اندازه 8 میلیارد تومان اثر نداشت و نتیجه آنکه هم ارز هزینه شد، هم نرخ مواد اساسی کاهش پیدا نکرد و هم دامداران و کشاورزان ناراضیاند.
در چنین شرایطی ما به عنوان حاکمیت، اصلیترین مشکل را در وجود نرخ ارز ترجیحی میدانیم که این ارز به جای اینکه به مصرفکننده و تولیدکننده اختصاص داده شود، به واردات تعلق میگیرد. اولاً باید ارز ترجیحی برداشته شود تا رقابت ایجاد شود؛ در این فضای رقابتی کالا به وفور در بازار یافت خواهد شد و همین امر پس از مدتی موجب تعدیل و کاهش قیمتها میشود. البته در این مرحله طبیعتا اندکی قیمتها افزایش مییابد که راهکار آن این است که دولت با یک برنامهریزی دقیق، مابهالتفاوت را حساب کند و طبق سیاستی مشخص، حداقل به 6 دهک پایین جامعه تعلق گیرد.
مسؤولان باید توجه داشته باشند وضعیت فعلی قیمت کالاها به هیچ عنوان نباید تداوم یابد. دولت حتما باید با برنامهریزی درست و دقیق در جهت کاهش قیمتها تلاش مضاعف کند، مجلس نیز مصر است در این مسیر قدم بردارد اما اقدامات باید کاملا حسابشده باشد به گونهای که به طبقات پایین و محرومان فشار مضاعف وارد نشود.
* دبیر کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|